همیشه در انتظار نیامدنت سکوت میکنم ........

میایی؟؟؟

نمیدانم!!!

اما این را خوب میدانم ,

که این قصه را هیچ وقت برای هیچ کس نخواهم گفت.

حتــــــــــــــی برای تــــــو...

امروز چقدر سخت انتظار نیامدنت را کشیدم بـــــــــــاور کـــن..

اما هیچ وقت آرزویت نمیکنم میخواهم خودت بیایی

با دل خودت...

نه با آرزوی من...

مینویســـــــــــم...

شاید بخوانــــــــــی.....

میدانی؟؟؟؟؟؟؟؟

روزها میگذرند...!!

ماهها و سال ها نیز خواهند گذشت....!

اما چیزی در من تغییر نمیکند ....هیچ چیز !!!!

فقط ,

انگــــار چیزی را گم کرده باشم.

هر روز دنبالش میگردم !

نمیدانم گم کرده ام یا جایی جا مانده...

یا شاید تو آن را با خود برده ای جایش خالی است می سوزد...!!

دلـــــــم را میگویم...........

:(
8 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/01/28 - 17:10